خاطراتِـ پرتو

مینویسمـ، تا بماند....

بازهم معلم ریاضی...ولی این بار جور دیگر:)

سلام...

امروز زنگ اول ریاضی داشتیم...

معلممون به طرز عجیبی مهربون بود...!

امتحان گرفت،اگه کسی سوال داشت بهش قشنگ جواب می داد وکمکش می کرد...!

در ضمن معلم ها معمولا 5 دقیقه به زنگ یا خودِ زنگ به زور برگه ها رو می گیرن ولی این معلمه نگرفت وفقط گفت هرکی می خواد بده...اونهایی که نمی خواستن بدن تا آخر زنگ تفریح امتحان دادن وخانوممون هم بدون غر غر حواسش بهشون بود...!


تازه بعضی ها هم فشارشون افتاد ومعلمه بهشون شکلات داد،یکی هم سردش بود بهش لباس گرم داد...!!

پاییز میگه دیگه مطمئنم که معلمتون یه مشکلی داره!!


خلاصه که با تمام مشکل هاش الان دیگه دوسش دارم...!           :)


مامانم امروز اومده بود مدرسه که واسم مرخصی بگیره قرار شد که بادوستام هم آشناشه...فقط با "ن ح"و"ز ع" ..به "ن ح" میگم مامانم می خواد ببیندت.

میگه:واااییی حالا من چی کار کنم؟!سوتی ندم یه وقت !! استرس گرفتم...! اصا من خودمو محو میکنم تو بگو "ن" محو شد...!

خلاصه که به زور وزحمت بردمش پیش مامانم وهیچ سوتی هم نداد...:)

بعد از آشنایی ،مامانم با معلم علوممون حرف زد که ببینه من چطوریم ومعلم علوممون گفت:عالی!

:)    :)    :)    :)   :)   :)


بسی ذوق نمودم...


زنگ آخر هم تفکر وسبک زندگی داشتیم که موضوع تحقیقمونو انتخاب کردیم:چگونگی تشکیل کهکشان ها.

معلمه گفت نه این خوب نیست...باید یه موضوع اجتماعی انتخاب کنید...


ما هم گفتیم باشه...موضوعمون شد راه های کنترل خشم در نوجوانان.


نوبت آخرین گروه شد واومدن موضوعشون رو خوندن؛موضوعشون بود چگونگی تشکیل خورشید.

معلمه یکم این پا واون پا کرد وبعد قبول کرد...!!!


عجب آدمیه هااا...!


خلاصه که امروز اینطوری بود...


#بسی_عجیب_مهربان

#آشنایی

#من_عالیَم:)             اعتماد به عررررششش...خخخخ...:))


امتحانات زمینی وآسمونیتون«امتحانات الهی»عااالیییی...

موفق باشید...


یاحسین...

۴ ۰
پاییز
۲۴ مهر ۲۱:۱۴
شاید بنده خدا نمیتونست به همه بگه آقا! موضوع اجتماعی باشه!
دیگه یه سریا رو زیر سبیلی رد کرد!



پاسخ :

آره راست میگی...
Parad ox
۲۴ مهر ۲۱:۱۸
جلل خالق! 
:))
اتفاقا خیلی موضوع خوبیه واسه پژوهش ....
یادمه یه سال منم همین پژوهشو برداشتم ....
موفق باشین :)

پاسخ :

:)
آره خب..سلامت باشین...
پریسا سادات ..
۲۵ مهر ۲۱:۱۱
موفق باشی:)

پاسخ :

سلامت باشی:)
گکتللللبب
۲۵ مهر ۲۳:۵۴
عجب....

پاسخ :

ببخشیییددد...!
چرا اسم نذاشتین؟!
من که میدونم کی هستی ولی اسمتو بذار:)))
پسته خانوم
۲۶ آبان ۱۵:۲۷
امیدوارم این مود خوش اخلاقیش عوض نشه!
معلم واقعی تقریبا این شکلیه...
:)
و اینکه من توی اکیپمون از همه ظاهر مثبت تری داشتم و از همه شر تر بودم
مامانا میگفتن با پسته بگرد! نمی دونستن چه آتیشی ام:))))

پاسخ :

آره واقعا...ان شاءالله که این رفتارش رو نگه داره...!

خخخخخ:)))
چ شیطوووون:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خاطراتی از جنس منـ !
دانش آموزیـ
که "پرتو" میشناسیدشـ :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان