سلام...
امروز زنگ اول ریاضی داشتیم...خدا رو شکر که مشقامو نوشته بودم وآماده ی آماده بودم:)
خانم تمرین ها رو کار کرد و تک زنگ خورد(امروز معلما جلسه دارن وزود تعطیل شدیم،به خاطر اینکه به همه ی درس ها برسیم زنگ هارو کوتاه میکنن ویک زنگ تفریح داریم!)زنگ دوم ورزش داشتیم.
معلممونو رو دوست دارم...
دنه دونه میپرسید که هر کدوم از بچه ها چه مدال ها ،حکم ها ویا سابقه ی ورزشی دارن...
یکی از بچه ها داره واسه مسابقات کشوری اسکیت کار میکنه!!!!!!
همین که من گفتم دان 2 تکواندو همه ی نگاها برگشت سمتم وگفتن چییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!
معلممون چونکه پارسال هم معلم ورزشمون بود می دونست وتعجب نکرد...خنده م گرفت از اینهمه تعجب بچه ها!!:)
زنگ آخر هم ادبیات داشتیم با همون معلم پارسال:)
خعلی دوسش دارم...!
همه ی شعر ها رو اونقدر توی کلاس میخونیم که بریم خوه فقط باید دوره کنیم تا حفظ شیم:)
خلاصه که امروزمون اینطوری بود...
بقیه ی روز اگه اتفاق جالبی بود که دوست داشتم یادگاری داشته باشمش مینویسم...:)
پ ن:یه سوال...
از دوره ی راهنماییتون خاطره ی جالبی دارید؟
اگه دارید یا توی نظرات من ویا توی وب خودتون بنویسید...اگه آدرس وبتون روهم ندارم لطفا برام بفرستید:)
هوای دلتون بدون آلودگی...
یاحسین...