خاطراتِـ پرتو

مینویسمـ، تا بماند....

ماه برفراز مانیفستـ^...^

سلاااممم:)

بالاخره بعد از3 روز کتاب ماه بر فراز مانیفست رو تموم کردم...:/

خیییلییی قشنگ بود...

اوایلش جذبم نکرده بود به خاطر همین طول کشید وگرنه این تعداد صفحه توی یه روز تموم میشع:/

476 صفحه بود...اوایلش شاید حوصله سربر باشه اما بعدش خییلی جذاب میشه^...^

موضوع از این قراره:

یه پدر که شغل ثابتی نداره دخترش آبیلین رو به شهر مانیفست میبره...

آبیلین با یه پیشگو آشنا میشه که گذشته ی مانیفست رو براش فاش میکنه ولی توی اون گذشته اشاره ای به پدر آبیلین نمیکنه با اینکه پدرش قبلا تو این شهر زندگی میکرده...

خلاصه که آبیلین و دوتا از دوستاش با این پیشگو یه سری ماجرا دارن که تعریف میکنه:)







لحظاتتون پراز خوشحالی^...^

#کتابخونی:)


یاعلی...

۶ ۰
پریسا سادات ..
۰۶ تیر ۰۰:۰۲
سلام
موضوعش چی بود کتابه؟؟؟

پاسخ :

الان مطلبم رو ویرایش میکنم توش مینویسم:)
پریسا سادات ..
۰۶ تیر ۰۰:۲۰
مرسی:)

پاسخ :

خواهش مینماییم^...^
bahar :)
۰۶ تیر ۰۰:۵۸
مچکرم عزیز جان 

پاسخ :

خواهش میکنم جانم:)
دخترک زلال شهر ...
۰۶ تیر ۱۷:۰۲
به به چه عالی^^

پاسخ :

بله بله خیلی^...^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خاطراتی از جنس منـ !
دانش آموزیـ
که "پرتو" میشناسیدشـ :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان