خاطراتِـ پرتو

مینویسمـ، تا بماند....

دیدار با حضرت آقا:)))))

سلام...

امروز پنجشنبه س


با خواهر جان رفتیم بیت رهبری برای خوندن نماز ظهر وعصر به جماعت رهبر عزیزمون...


بین نماز ظهر وعصر پرده ی بین آقایان وخانوم ها رو باز کردن وچشممون به جمال پر نور وزیبای رهبرمون روشن شد...

الحمدولله...

آقاجان نافله شون رو که خوندن نماز عصر اقامه شد .

آخر هر دو نماز هم یکهو همه حمله ور شدند به جلو!!!!!!همه از میله ی جدیدی که اونجاگذاشته بودن می پریدند تا آقا رو بهتر ببینند،ولی من با کمک خواهر جان روی میله وایسادم واز همه بهتر دیدم خدارو شکر...

می خواستم داد بزنم آقاجان چفیه بدیدولی این کارو نکردم وپشیمون شدم...

این هم از خاطره ی دیدار با رهبری:)))))


عیدتون مبارک ولحظاتتون پر از عطر ویاد خدا...

#دیدار_با_آقا_جان

۱ ۰
پاییز
۲۹ خرداد ۰۰:۵۴
^....^

پاسخ :

:)))))))))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خاطراتی از جنس منـ !
دانش آموزیـ
که "پرتو" میشناسیدشـ :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان