سلام...
این سومین مطلبم در مورد مبیناس:))
امروز زنگ زدم بهش گفتم که بیاد خونمون...
اومد وبا وب لاگ آشناش کردم وتصمیم گرفت که وب بزنه:))
ان شاءالله وقتی وبشو درست کرد لینکش میکنم...
امروز بعد از این که مبینا اومد خونمون باهم رفتیم مغازه ی زیر خونشون که غذاهای ایتالیایی داره وتازه افتتاح شده...
من موجیتو سفارش دادم...
از ته قلبم پیشنهاد میکنم که هیچ وقت نخورید...
خیییییییییییییلیییییییییی بدممممم اومد:(((
خلاصه که هر دوتا سفارش رو باهم خوردیم...
دکور مغازه شون قشنگ بود...
قبل از اینکه خود موجیتورو بیارن سسشو آوردن...
از اونجا که نوشیدنیه من خیلی تعجب کردم...آروم به مبینا میگم که موجیتو چیه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
من بلد نیستم بخورمش:)))))
هیچی دیگه آوردنش و دوتا نِی داشت:))
باهم خوردیمش.چون هم خیلی زیاااد بود وهم خوشمزه نبود...
سفارش مبینا رو هم باهم خوردیم که مزه ی قبلی بره:))
بعد از اینکه خوردیم رفتیم توی لابی برج مبینا اینا نشستیم وشرووووع کردیم به حرف زدنن:))
خیلی روز خوبی بود الحمدولله...
خدارو واسه داشتن همچین دوست خوبی شکر میکنم:))
پ ن:بعضی جاها که دارید می خونید اگه به نظرتون جای خندیدن بود بدونید منظورم از این شکلک":)"همون خنده س...فقط اونموقع حال نداشتم که برم شکلک خنده پیدا کنم وهمین لبخند،معنای خنده رو داره:)) (مثل الان:))) )
الحمدولله رب العالمین...
#دوست_خوبم
#موجیتو_بد مزه
#غذای_ایتالیایی