پنجشنبه ۳۰ خرداد ۹۸
سلام:)
کتاب"جنگی که بالاخره نجاتم داد رو تموم کردم:)
جلد دومِ کتاب:"جنگی که نجاتم داد"
خیییلییی خوشگلهههه...توصیه می شه بخونیدش:)
ماجرای کلی جلد اول(جنگی که نجاتم داد):
آدا دختر بچه ی 11_12 ساله ایه که از بچگی پاچنبری بوده...یعنی مچ پاش جوری چرخیده بود که رویه ی پاش عقب بود و کف پاش به سمت بالا... مادرش خیلی اذیتش میکنه و هی بهش میگه تو هیولایی با این پای زشتت و...
وقتی جنگ جهانی دوم شروع میشه آدا با برادرش جِیمی فرار میکنن و به یکی از شهر های اطراف به عنوان پناهنده سفر میکنن و اونجا باید با یه خانم به اسم سوزان که خیلی آدم خوبیه زندگی کنن...
ماجرای کلی جلد دوم(جنگی که بالاخره نجاتم داد):
یه خانمی هزینه ی عمل پای آدا رو میده و دیگه پاش خوب میشه...توصیفش از راه رفتن با دوپای سالم فووق العاده س...درضمن چون چیز زیادی نه خودش و نه برادرش بلد نیستن توصیفشون از هر چیز جدیدی که میبینن قشنگههه^...^ درضمن آدا اسب هارو خیلی دوست داره و یاد میگیره اسب سواری هم کنه:)
هرچقدر بگم از خوبی این کتاب بازم کمع...
عکس هاشون:
جلد 1:
جلد 2:
کتابخونه تون پر کتاب های جذاب...
#کتابخوانی:)
لحظاتتون گل گلی...
یاعلی...